زمان چه زود میگذره سمای منتا چشم برهم زدنی 13 روز از سال1402 هم گذشت و شد سیزده به درسیزده به دری که یادآورخاطرات زیادیه ، البته از نبودنتولی دوتا از این سیزده به درها خاطراتش فراموش نشدنی ترهاولین سیزده به در ما که با اینکه از دور بودنمون بود ولی دلچسب بود بخاطر نوشتن پستی در وبلاگمون(عکسشو میزارم ته همین پست)و سیزده به در خاص بعدیمون سالی بود که زنگ زدم به خط جدیدت و تو به دروغ گفتی آره ازدواج کردم با فاضل نامیشاید از نظر خودت گذاشتی به حساب دروغ 13 ولی دنیا رو سرم آوار شدامسال ولی با محمد نامی سیزده به در رو میگذرونیکاش میشد همه اینا دروغ سیزده بشهکاش نبودنت دروغ سیزده بود...۱۳ به درت به شادی سمای من بخوانید, ...ادامه مطلب
گره ميزنم در خيالم تمام دوست داشتنم را به تارِ موهايَت...و ميبافم باهم بودنمان را،كه باز نمى شود،مگر با دستانِ تو!سيزده ات بدر، "دلبر" جان, ...ادامه مطلب