باز از غم مینویسم ، از غم دلتنگی مینویسم که دلم هوایت را کرده است کاش تو را میدیدم ، به چشمهایت خیره میشدم و با تو درد دل میکردم. باز هم مینویسم از عشق، تنها عشقی که با تو بود باز هم مینویسم از احساسی که نسبت به تو بود احساسی به لطافت دستهای مهربانت ، به پاکی قلبت و به قشنگی لحظه دیدار . حالا که دلتنگم ، حالا که بغض گلویم را گرفته و راهی جز اشک ریختن ندارم ،پس باز هم مینویسم از اشک همان قطره پاکی که از چشمهای خسته ام سرازیر میشود ! قطره ای که از درون آن میتوان یک عالمه محبت و عشق دید قطره ای که درونش دلتنگیست ، غم عاشقیست آری همان اشک ، همانی که در لحظه دیدار ,سلام خانومی ...ادامه مطلب
سلام بانو!در سیاهی چشمهای منپاییز صد ساله شدخلقِ من تنگتر از سرخترین غروبی که دیده ایهذیانِ لحظههایی را میگوید که بی آمدن، گذشت. ناچارم بانو!باید چنان بی قرار از خیالِ ریشهام بگریزمتا خودم را در بارانی که قرار است خیسمان کند، گم کنمباید چنان بی صدا کنارِ قدمهایت بشکنمتا جاودانه کنم صلابتِ عشق رادر زرد و نارنجی فصلی که نزدیک استفصلی که میآیدتا به یاد آوری دوستت داشتمتا به یاد آوری دوباره دوست داشته باشیدوست داشته باشیکسی از عطرِ نمناکِ کوچه بگذردو بگوید: سلام بانو!,سلام بانو,سلام بانوی من,سلام بانوی قصه,سلام بانوراما,دانلود سريال سلام بانو,بانو سلام+شعر,بانو سلام حال شما,سریال سلام بانو,سلام ای بانوی هستی,دانلود سریال سلام بانو ...ادامه مطلب