دلنوشته هایی برای سمایی

متن مرتبط با «صبح بخیر بانوی من» در سایت دلنوشته هایی برای سمایی نوشته شده است

روز پرستار(روزت مبارک دنیای من)

  • سلام پرستار زیبای مندلم برای تک لحظاتی که باتو داشتم تنگ شدهنمیدونم چطور باید غم این دلتنگی رو در کلماتم بیارم که سمای من از حال افشینش باخبر شهاز طرفی هم ناراحتش نکنم که حداقل مناسبت پست گذاشتنم رو نشون بده بهشسمای عزیزم الان که دارم این متن رو برات مینویسم اومدم داخل یک بیمارستاننع اینکه مریض شده باشم نع،فقط دلم میخواست حال و هوای پرستارهارو ببینم تا بدونم سمای من الان در چه حالی میتونه باشهالان سرمو بلند کردم که فک کنم به باقی متنم که چشمم به پرستارها افتاد، چرا همه رو شبیه سمای خودم میبینم خدایاولی سمام نیستنچیزی واست نخریدم و مثل همیشه دست خالی اممیدونم شاید بی ارزش باشه اینطوری به یادت بودن و پست گذاشتن خالی ولی بخدا اگه بودی باهام، بهترین جشن هارو میگرفتمحتی تب هم کنم تو پرستار من نمیشی سمایی ولی من هنوز منتظرتممنتظر پیامی،صدایی یا هرچیز دیگه ای از سمای خودممامیدوارم خواسته زیادی از این دنیا نباشهروز پرستار رو بهت تبریک میگم و امیدوارم یه روزی پرستاری از من رو هم بکنیروزت مبارک دنیای مندوستت دارم تا به ابد... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جمعه 1397/10/14( به یاد روزایی که صبح تا شب با اس ام اس و زنگ باهم در ارتباط بودیم )

  • سمایی سمن باز  کامنت گذاشته گفته که تو نیستی تا اینطوری خیلی زود آب پاکی رو ریخته باشه رو دستم سمن جان ممنون بابت اینکه سر میزنی اینجا ،ممنون که میخونی ،چون آدرسی نداری اینجا ازت تشکر میکنم و دعا میکن, ...ادامه مطلب

  • شبت بخیر خانومی

  • شب ها كه مي خوابمصداي چرخش دستگيره ي "در"در خانه مي پيچدو تو پاورچين پاورچين نزديك مي شويروي بستر تنم قدم مي زنيو عطرت پر مي كندمشامم را چشمانم را باز مي كنمپرده تكان مي خوردپنجره ها به هم مي كوبندو چيزي در درونم فرو مي ريزدچيزي مثل از دست دادن تو كابوس نبودنتچه غم انگيز است  ,شب بخیر خانومی ...ادامه مطلب

  • صب بخیر بانو

  • یک روز صبحقبل از اینکه به آینه چشم بدوزیتلفن همراهت را بردار و سلامم کن!و به رسم عادت شیرین گذشته...عکس خواب آلودت را برایم بفرست!مگر میتوانم قربان صدقه ات نروم؟!قول میدهم هیچ چیز به روی خودم نیاورم!و انگار که همین دیشب...خیلی بی حاشیه و صمیمانههم را بوسیده و شب بخیر گفته ایم!خیالت راحتمن آنقدر دلم تنگ استکه یادم می رود چه بلایی سرم آورده ای!  ,صبح بخیر بانو,صبح بخیر بانوی من ...ادامه مطلب

  • یه جورایی حرف دل من

  •   مادرم همیشه میگفت شب نباید ناخن هاتو بگیری، کراهت داره. منم همیشه کارخودمو میکردم! اعتقادی به خرافات نداشتم فکر میکردم اینم یکی از اون اعتقادات بی ریشه اس که از قدیم بین مردم بوده! این قضیه هم هیچوقت انقدر برام جدی نبود که بخوام بخاطرش پرس و جو کنم و ببینم صحت داره یا نه... تا اینکه یه روز اتفاقی با یکی از دوستام که خیلی اهل مطالعه است داشتم صحبت میکردم که بی هوا حرفمون کشیده شد سمت خرافات. گفتم بنظرت چرا از قدیم میگن شبا ناخن هاتونو کوتاه نکنید؟ گفت: استثنأ این یکی خرافات نیس، شب ها کلسیم بیشتری سر ناخنهامون جمع میشه و نباید با کوتاه کردنشون از دستشون, ...ادامه مطلب

  • شب بخیر خانومی

  • دلم برایت خیلی تنگ است شاهدم نیز گوشی تلفنی است که بارها و بارها در دست گرفته ام و تک تک شماره هایت را با تمانینه بر رو ی صفحه لمس نموده ام اما همیشه شماره آخر را نتوانستم بگیرم نمیدانم چرا؟! مثل همیشه دلتنگ و بی قرارت هستم مثل همیشه مشتاق و عاشقت هستم نمیدانم کجائی؟! چه میکنی؟! اما میدانم که چه باشی یا نباشی همیشه عاشقت می مانم از من دوری اما هیچ گاه یادت نگذاشت تا دوریت برایم پایدار باشد شاید ندانی هر شب این رویای توست که مرا به خواب دعوت می کند,شب بخیر خانومی ...ادامه مطلب

  • شب بخیر سمایی

  • وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان استشب بخیر ای نَفَستشرحِ پریشانی من...!, ...ادامه مطلب

  • صبحت بخیر بانو

  •   بعضي صبح ها بايد فقط يك ليوان چاي براي خودت بريزي و كنار پنجره بشينيو قُلُپ قُلُپ از دوست داشتنت بخوريو برايش دعا كنيامروز موفق تر شودتا ثابت شود كسي كه پشتش است تويي دعا كنيامروز بيشتر بخندد و زندگي براي هر دويشان جاي بهتري شود بعضي صبح ها را بايد با دوست داشتن شروع كني دوست داشتن كسي كه كنارت نيست كه اگر بود در چهارخانه ي پيراهنش زنداني نمي شدي بعضي صبح ها بايد وفادار بمانيبه خاطراتي كه نداريبه حرمت لحظه هايي كه دلت براي داشتنشتالاپ تولوپ مي كند بعضي صبح ها بيدار مي شويكه عشق يادت نرود اگر غير از اين بودهمين صبح بي رنگ و روي گرم مگر ارزش بيدار شدن , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها