جمعه 1397/10/14( به یاد روزایی که صبح تا شب با اس ام اس و زنگ باهم در ارتباط بودیم )

ساخت وبلاگ

سمایی سمن باز  کامنت گذاشته

گفته که تو نیستی تا اینطوری خیلی زود آب پاکی رو ریخته باشه رو دستم

سمن جان ممنون بابت اینکه سر میزنی اینجا ،ممنون که میخونی ،چون آدرسی نداری اینجا ازت تشکر میکنم و دعا میکنم که تو سمای من باشی

چون همیشه آرزو داشتم سمام همیشه و هرشب اینجا سر بزنه و بخونه

خدایا چقدر زندگی سخت شده واسم،چرا یه کاری نمیکنی که حالمو بهتر کنه

چرا روزایی که باسمام میحرفیدمو بهم کادو نمیدی،اصلا چرا ازم گرفتیش

سمایی تو رو جان مادرت قسم ،تورو روح بابات قسم این پست رو بخون و سال های 90 تا 93 رو یادت بیار

کاش مخابرات یه روز صبح بهت اس ام اس میداد:

مشترک محترم و عزیز ما،

شما قبلا در طول روز فلان شماره رو دویست بار میگرفتی

اس ام اس که حرفش رو نزن،

اینقدر زیاد بود که ما حساب کتابش از دستمون در میرفت

حتی بعضی اوقات اس ام اس هاتون اینقدر خوشگل بود

که برا خودمون سیوش میکردیم

حتی یه شب، ( زمستون بود فکر کنم)، اینقدر حرفای خوشگل خوشگل میزدین و ما هم هی گوش میدادیم

که پای تلفن خوابمون برد،

یادمون رفت بقیه پول تلفن شما رو حساب کتاب کنیم

حالا مشترک محترم و عزیز،

چی شده که این روزا دیگه خبری ازت نیست؟

چیزی شده؟

چرا اون شمارهه رو دیگه نمیگیری؟

یه اس ام اس خالی هم حتی نمیدی

منِ مخابرات، اون دوره رو باهاتون زندگی کردم، حقمه که بدونم

 تو هم اس ام اس بدی بگی:

بیخیال رفیق،

 

خوندی سمایی؟ چی میشه حداقل بزاری صداتو بشنوم،یا نع حداقل اجازه بده پست ها و استوری هاتو ببینم

سمن جان تو کمکم کن چی میشه؟ پیج سما رو فالو کن و از استوری هاش واسم بگو فقط بگو حتی عکسی هم نمیخام فقط از سمام واسم حرف بزن شاید این دل لعنتیم آروم شه

متنفرم از این زندگی متنفررررررررررم خدااااااااااا

دلنوشته هایی برای سمایی...
ما را در سایت دلنوشته هایی برای سمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : only4samayia بازدید : 143 تاريخ : چهارشنبه 24 بهمن 1397 ساعت: 4:58