دلنوشته هایی برای سمایی

متن مرتبط با «پاییز آمدست که» در سایت دلنوشته هایی برای سمایی نوشته شده است

سالگرد بهترین روز زندگیم نزدیکه...

  • سلام سمایی؟ خوبی خوش میگذره با عشقتدوباره داره میرسه سالگرد لحظه ای که اومدی استقبالمفردا 24 شهریور ماهه،یعنی بهترین روز زندگی من (البته سالگردش)تقریبا این موقع ها بود که سوار اتوبوس شده بودم و خدا میدونه که تا چه حد ذوق داشتم برای دیدنتنیستی ولی مرور تمام لحظه های اون شب و و فرداش ، هنوزم که هنوزه برام لذتبخش ترین حس هارو تداعی میکنهیادته تو متن یادگاری لحظه تحویل سالت نوشتی: زندگی مرگ لحظه هایی هست که تو دوسشون داری دلت میخواد تکرار شن، اما لحظه ای که گذشت دیگه قابل تکرار نیست و تنها با یادآوریش دلخوش میشی"حالا برای منم این ساگرد یکی از اون لحظه هاست که فقط میتونم با یادآوریش حالمو خوش کنمحال خوش به دست آوردنش خیلی سخته این روزا ولی خب ، خدارو شکر من تورو داشتم که این لحظه رو رقم زدی تا حالم رو خوش کنه(هرجند برای یه 24 ساعت باشه)نمیدونم چی باید بنویسم ولی دلم...دلم برات تنگ شده دختر مازنیمیدونم نمیایی و نیومدی هیچوقت که بخونی ،پس سخن کوتاه میکنمفقطفردا حدودای ظهر هم پست ویدیویی بهترین روزمون(روزم فک کنم باید بگم) رو میام پست میکنم تا یادش همیشه پابرجا بمونهدوستت دارم همیشه و تا ابد سمای بی وفای من بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دوشنبه 1398/11/15(سالگرد اولین پیامی که بهم دادی)

  • ...Sometimes it passes very hard but it passesامشب هشتمین سالگرد شبی هست که برای اولین بار بهم پیامک دادی و شمارت روی قلب و گوشی من حک(هک) شد ،از همه حرفایی که میتونم بنویسم تا حال و روز این هشت سال ر, ...ادامه مطلب

  • جمعه 1397/10/14( به یاد روزایی که صبح تا شب با اس ام اس و زنگ باهم در ارتباط بودیم )

  • سمایی سمن باز  کامنت گذاشته گفته که تو نیستی تا اینطوری خیلی زود آب پاکی رو ریخته باشه رو دستم سمن جان ممنون بابت اینکه سر میزنی اینجا ،ممنون که میخونی ،چون آدرسی نداری اینجا ازت تشکر میکنم و دعا میکن, ...ادامه مطلب

  • دوشنبه 1397/11/15(سالگرد اولین پیامی که بهم دادی)

  • نمیدونم میایی میخونی یا نع،نمیدونم یادته یا نع ولی امشب همون شبیه که ساعت 3:15 بامداد اولین پیام رو بهم دادی تا شمارتو داشته باشمنمیدونم سالگرد خوشی هام چرا انقدر پرغمهچی بگم که فقط تکرار مکررات این س, ...ادامه مطلب

  • اولین جمعه پاییز

  • اولین جمعه ی پاییز بود...خوب میدانست من عاشق این فصلم!سه روز از دعوای کودکانه مان میگذشت!سه روز بود یک کلمه هم حرف نزده بودیم.سه روز بود هر یک ساعت یک بار زنگ میزدم به نزدیک ترین دوستش و آمار تمام رفت و آمدهایش را میگرفتم... .سه روز سکوت بی سابقه بود برای کسی که هر دو دقیقه یکبار با بهانه های خنده دار زنگ میزد و سوالی صدایم میکرد تا جوابِ جانم نفس بشنود!من هم از قصد در این سه روز هیچ تماسی نگرفتم که دل دل کند برای بغل کردنم.از قصد به دیدن اش نرفتم که از این انتظار، بوسه ای بیست ثانیه ای حاصل شود...!از آن بوسه هایی که تا بند آمدن نفس، لبهایش جدا نمیشد!اولین جمعه ,اولین جمعه پاییز ...ادامه مطلب

  • پاییز آمد

  • پاییز آمد!به همین مناسبت....دیشب ساعت را عقب کشیدند! و چه کار بی خردانه ای...پاییز یا تابستان چه فرقی دارد...؟!!تو که نباشی زمان خوابیده!,پاییز آمد در میان درختان,پاییز آمد,پاییز آمد لابلای درختان,پاییز آمدست که,پاييز آمد,پاييز آمد در ميان درختان,پاییز آمد دانلود,پاییز آمد mp3,پاییز آمد گروه کر ...ادامه مطلب

  • سخته تحملش که عشقتو یه غریبه ببوسه

  • اومدم که عکسشو بزارم تا بدونی فهمیدم بوسیدت آخرش قرار بود لمست کنه ولی خب انتظارشو نداشتم تو دوران دوستی... معلومه خیلی دوسش داری که بهش اجازه دادی دلیل حرفام عکسی از این اتفاقه که میزارم تو ادامه مطلب رمز ادامه مطلب هم یه چیزی هست که به تو ربط داره خودت اگه خواستی ببینی عکسو  حدس بزن نمیتونم بگم چون داداش محمدت هم اینجارو بلده چه روزای مزخرفیه این روزا دلم رو هر روز بیشتر از دیروز میشکنی سمایی بعدا میفهمی بدی کردی در حقم فعلا هیچی حسابم نمیکنی مراقب باش دیوونه دوستت دارم سمایی, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها