سمایی امشب تولدمه

امشب خیلی دلم گرفته 

بیشتر از هر روز سال

امشب تنهایی را بیشتر حس می کنم

امشب  نبودنت در کنارم رو

بیشتر از روزهای دیگه حس می کنم

می دونی چرا؟

آخه امشب تولدمه

و باز کنارم نیستی

نیستی که این امشب رو جشن بگیری کنارم

اگه می دونستم سرنوشتم تنهایی و نداشتن توست

خدا رو قسم می دادم که به این دنیا نیایم

دلم برای تبریک گفتنت هم تنگ شده دیوونه

چقدر دلم امشب تو را می خواد سمایی

امشب یک سال بزرگتر شدم

دلتنگی های من هم یک سال بزرگتر شدند

کاش بودی و اولین نفری می شدی که این روز رو تبریک میگفتی

اما حالا این دومین ساله که دیگه نیستی و میدونم با کس دیگه ای هستی

دلم میخواد کسی جز تو تولدمو تبریک نگه

 من هنوز منتظر یک تبریک خشک و خالی از تو ام

دلم خالی و تهی از یک مهربانی، یک بخشش، یک خنده ساده

ببین دلم امشب چه کم توقع شده است

دلم فقط تو رو می خوا

فقط تـــــــو

این بهترین هدیه دنیاست برام که باز تو رو داشته باشم کنارم

تا دوباره با خنده هات بخندم

با گریه هایت گریه کنم

و دوباره زندگی کنم

خدایا عید شد عیدی ندادی ،حالا دیگه تولدمه

باز هم نمی خواهی هدیه ای کوچیک به من بدی

یک لبخند از ته دل، یک دل شاد کافیه واسم

اصلابه قول یه متنی"  یک او بس است برایم"

تمام امیدم به توست خدای مهربان، می شود ناامیدم نکنی؟!