سه شنبه 30/ 05/ 1397(شب عید قربان)

سلام سمایی،خوبی خانوم خوشگله
بازهم بهانه ای پیدا کردم تا بیام واست بنویسم و پست کنم تو وبلاگمون

فردا عید قربان هستش، عیدت مبارک خانومی 

الهی که من قربون اون چشمای زیبات شم،الهی که من قربون اون روزای خوبی که واسم رقم زدی بشم

خلاصه هرکی یه قربونی میکنه، منم قربونی تو خانوم خوشگله خودم

این روزا تو اینیستاگرام  زیاد به پیجت سر میزنم انقدر که گاهی هوس میکنم فالوت کنم ولی ترس اینکه بلافاصله بلاکم کنی و مجبور شم پیج دیگه باز کنم اجازه نمیده

چند روز پیش اینیستا یکی از فالوراتو واسم پیشنهاد داد منم وقتی دیدم جز فالوراته باهاش حرف زدم

وقتی در موردت گفتم فهمیدم از آشناهاته

دلم از دست همه آشناهات گرفته سمایی، همشون سنگدلن،احساس ندارن

هرموقع که جلو یکیشون خودمو میشکنم با خودم میگم یه روز سمام میاد حرفای همشونو به سمام میگم تا سمام دعواشون کنه که چرا افشینشو اذیت کردن،اونوقت این خرد شدن هام ارزششو داره

چقدر بی معرفتن اینا سما، دلم واست تنگ شده سمایی
تورو خدا فراموشم نکن خانومی

دوستت دارم با تمام وجودم میپرستمت،عیدت مبارک خانومی 

عیدت مبارک مبارک مبارک