پنج شنبه 98/05/10

ساخت وبلاگ

نوشتن کار سختیه که خیلی ازم برنمیاد، البته منظورم زیبا و مفهومی نوشتنه

مثل دوستم عادل که دیروز وقتی یکی از نامه های از روی دلتگیشو خوندم گریم گرفت

با خودم گفتم اگه فقط و فقط میتونستم به جای این همه حرف زدن تو پست هام،یک نامه مثل نامه های عادل برات بنویسم الان شاید خیلی وقت بود برگشته بودی پیشم

ولی خب هیچوقت نمیتونم مثل عادل باشم،پس هیچوقت نمی تونم داشته باشمت

با این حال باز اومدم که برای سمام بنویسم،دلنوشته هایی برای سمام،هرچند زیبا و دلنشینو تاثیرگذار نیستن ولی باتمام وجودم و از ته دلم برای سمام می نویسم که حداقل دلمو آروم کنم

درسته مرداد ماه ،مناسبت خاصی ندارم که بیام برا سمام بنویسم ولی خب بدون پست هم که نمیشه مرداد رو رو رد کرد

یعنی نمیزارم یه ماه از سال رو هم بدون خوندن چرندیاتم فرار کنی

سمایی دلم عجیب برات تنگ شده، میشه عکس پروفایلی عوض کنی؟یا تعداد پست هات تو اینیستا اضافه شه؟ یا پیغام joined  to telegram یکی از خط هات برام بیان یا ....

نمیدونم ،هرچی که میشه

فقط یه خبری،یه اعلانی مربوط به سمام باشه

همون واسم کافیه

میبینی چقدر کم توقع شدم خانومی؟ حتما داری میگی نوش دارویی بعد از مرگ سهراب

حق داری خانوم ،حق داری

اینم از پست مردادماه1398

دوستت دارم سمایی با تمام وجودم، من تورا تا ابد همینگونه دوست خواهم داشت

فعلا نفسیم

دلنوشته هایی برای سمایی...
ما را در سایت دلنوشته هایی برای سمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : only4samayia بازدید : 136 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:13